توزیع بنزین سوپر وارداتی در شکل فعلی بیش‌تر شبیه یک امتیاز ویژه برای گروه‌های پردرآمد است؛ امتیازی که زیر عنوان‌هایی مثل «ارتقای کیفیت سوخت» یا «آزادی انتخاب مصرف‌کننده» عرضه می‌شود، اما در باطن به نوعی سوخت طبقاتی تبدیل شده است. چنین سیاستی ناخودآگاه جامعه را به دو بخش برخوردار و نابرخوردار تقسیم می‌کند و حس فاصله و جدایی را تقویت می‌سازد.

بر اساس گزارش اسب بخار، در روز یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴ نخستین محموله بنزین سوپر وارداتی با نرخ پایه ۶۵ هزار و ۸۰۰ تومان برای هر لیتر در بورس انرژی معامله شد. بعد از احتساب سود زنجیره توزیع، رقم نهایی در پمپ‌بنزین‌ها احتمالاً از ۷۰ هزار تومان تجاوز خواهد کرد.

کرامت ویس‌کرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی، تأکید کرده این نوع بنزین هیچ ارتباطی به سهمیه ۱۵۰۰ تومانی یا بنزین آزاد ندارد و به‌طور مستقل از کارت سوخت توزیع می‌شود. با این حال، پشت ادعای «افزایش کیفیت» و «کاهش مصرف»، واقعیتی پنهان وجود دارد که کمتر درباره‌اش صحبت می‌شود.

این تصمیم عملاً فشار مالی بیشتری بر قشر متوسط و کم‌درآمد وارد می‌کند. کسانی که مشتری اصلی این سوخت هستند، عمدتاً صاحبان خودروهای لوکس و افراد دارای درآمد بالا هستند؛ کسانی که پرداخت ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان برای هر لیتر بنزین برایشان دغدغه محسوب نمی‌شود. آن‌ها با دسترسی دائمی به سوخت با کیفیت، هزینه نگهداری خودروهایشان را پایین می‌آورند و در نتیجه یارانه‌ای پنهان دریافت می‌کنند. در سمت مقابل، طبقه متوسط مجبور است برای استفاده محدود از این سوخت هزینه بیشتری بپردازد و بخش کم‌درآمد جامعه تقریباً هیچ سهمی از آن ندارد.

این وضعیت نوعی تحقیر اقتصادی برای اقشار ضعیف ایجاد می‌کند. عدالت اجتماعی زیر سایه چنین سیاستی رنگ می‌بازد؛ زیرا همزمان که گروه‌های ثروتمند از یک مزیت پنهان بهره‌مند می‌شوند، گروه‌های کم‌درآمد باید تبعات افزایش هزینه‌ها را تحمل کنند و در عین حال از مزایای سوخت باکیفیت هم بی‌بهره می‌مانند. این شکاف، تنها اقتصادی نیست؛ حس نابرابری و تبعیض می‌تواند اعتماد عمومی را تضعیف و نارضایتی اجتماعی را تشدید کند.

کارشناسان معتقدند اگر هدف واقعی دولت، بهبود کیفیت سوخت یا کنترل مصرف است، ابزارهای بهتری وجود دارد؛ از جمله تخصیص سوخت بر اساس نیاز واقعی خودروها یا حمایت مالی هدفمند از گروه‌های کم‌درآمد. ادامه روند فعلی نه تنها کمکی به جامعه نمی‌کند، بلکه فاصله طبقاتی را عمیق‌تر و نارضایتی را بیشتر خواهد کرد.

در جمع‌بندی می‌توان گفت بنزین سوپر وارداتی بیشتر به ابزاری برای افزایش نابرابری تبدیل شده تا گامی در جهت رفاه عمومی. تا زمانی که سیاست‌گذاری اقتصادی این واقعیت را نبیند و اصلاحی اساسی صورت نگیرد، چنین اقداماتی مانند زخمی تازه بر پیکر عدالت اجتماعی باقی می‌مانند؛ زخمی که یادآور تجربه سیاست‌هایی است که به نام حمایت از مردم اجرا شد، اما در عمل یکی از ناعادلانه‌ترین شکل‌های توزیع یارانه را رقم زد.