شیوههای روانی دولت برای پذیرش گرانی بنزین

در هفتههای اخیر، اخبار متفاوت و گاه متناقضی درباره احتمال افزایش قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی منتشر شده است. هر بار پس از انتشار این خبرها، مقامات دولتی آن را تکذیب کردهاند، اما مجموعه اظهارنظرهای مسئولان نشان میدهد که موضوع تغییر نرخ سوخت همچنان روی میز تصمیمگیری قرار دارد. به نظر میرسد این موج از تأیید و تکذیبها نوعی زمینهسازی روانی برای عادیسازی افزایش قیمت بنزین باشد.
مسئولان دولتی بار دیگر هرگونه افزایش قیمت بنزین را رد کردهاند. نکته قابلتوجه در این میان، تمرکز تکذیبیهها بر «بنزین سهمیهای» است. در همین زمینه، معاون اجرایی رئیسجمهور روز چهارشنبه (۱۴ آبان ۱۴۰۴) در حاشیه جلسه هیئت دولت، از احتمال اجرای طرح سهنرخی شدن بنزین خبر داد و البته اعلام کرد که هنوز تصمیم نهایی در این باره گرفته نشده است. با وجود این، برخی نمایندگان مجلس از جمله رسایی و سپهوند پیشتر از برنامه دولت برای اصلاح نرخ بنزین سخن گفته بودند، اما هر بار دولت با رد این موضوع تأکید کرده بود که فعلاً برنامهای برای تغییر قیمت ندارد.
افزایش بهای سوخت در ایران همواره از تصمیمات دشوار و پرحاشیه محسوب میشود؛ زیرا نهتنها آثار اقتصادی دارد، بلکه میتواند اعتماد عمومی و آرامش اجتماعی را هم تحتتأثیر قرار دهد. با این حال، در ماههای اخیر نشانههایی دیده میشود که دولت بهتدریج در حال آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش افزایش قیمت سوخت در آیندهای نزدیک است.
از نظر اقتصادی، تداوم نرخ فعلی بنزین با واقعیتهای بازار و هزینههای تولید و واردات همخوانی ندارد. قیمت ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ تومانی هر لیتر بنزین در شرایطی تثبیت شده که هزینه تولید، شبکه توزیع و قاچاق گسترده آن به کشورهای همسایه، فشار سنگینی بر بودجه عمومی وارد کرده است. به همین دلیل، اصلاح قیمت بنزین از نگاه سیاستگذاران امری ضروری و اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
در سوی دیگر ماجرا، تورم بالا، کاهش قدرت خرید مردم، قیمتهای نجومی خودرو، ضعف حملونقل عمومی و تأثیر مستقیم نرخ بنزین بر قیمت تمامشده کالاها و خدمات، موجب شده که دولتها از اجرای اصلاح قیمتی هراس داشته باشند؛ چراکه هرگونه تغییر ناگهانی ممکن است به نارضایتی و اعتراضات اجتماعی بینجامد.
در همین حال، یارانه پنهان سوخت یکی از ناعادلانهترین و غیرهدفمندترین یارانهها در اقتصاد ایران به شمار میرود؛ یارانهای که سهم بیشتری به مصرفکنندگان پرمصرف میدهد و اقشار کمدرآمد از آن کمترین بهره را میبرند. با وجود آگاهی از این نابرابری، دولتها طی سالهای گذشته به دلیل ملاحظات سیاسی و پوپولیستی، جرأت اصلاح این ساختار را پیدا نکردهاند.
به طور کلی، وضعیت کنونی اقتصاد ایران و روند فزاینده مصرف بنزین، دولت را در موقعیتی دشوار قرار داده است؛ از یک سو ادامه روند فعلی پایدار نیست و از سوی دیگر، هرگونه افزایش قیمت میتواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سنگینی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، به نظر میرسد تصمیمگیری درباره اصلاح قیمت سوخت، به یکی از پیچیدهترین چالشهای پیشروی دولت تبدیل شده است.

دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.