طراحی بخش های مختلف یک خودرو می‌تواند تأثیرات گسترده‌ای در عملکرد، ایمنی و استحکام خودرو داشته باشد. در طول تاریخ، برخی از اشتباه های طراحی خودروها به وضوح مشاهده شده است.

طراحی خودرو، فرآیندی بسیار پیچیده است و گاهی خودروسازان در طول این فرآیند با اشتباه هایی مواجه می‌شوند. در ادامه، به بررسی تعدادی از مهم‌ترین اشتباه های تاریخی در زمینه طراحی خودرو می پردازیم.

آلفارومئو میتو

روشن کردن چراغ‌های خودرو به طور عمومی، فرآیندی ساده است که با یک حرکت انجام می‌شود، اما در برخی خودروها ممکن است نیاز به انجام مراحل پیچیده‌تری باشد؛ به عنوان مثال، در برخی مدل‌های میتو، راننده ممکن است مجبور باشد با فشار دادن هفت دکمه، وارد کامپیوتر سفری شود و این کار را انجام دهد تا چراغ‌ها روشن شوند. همچنین در چند محصول فیات نیز مشکل مشابهی وجود داشته است، اما خوشبختانه، پس از مدتی، فیات این سیستم را کنار گذاشته و به روش ساده‌تری برای روشن کردن چراغ‌ها پرداخته است.

شورولت کبالت

سوییچ استارت در نسل اول خودروی شورولت کبالت دارای یک نقص طراحی بسیار خطرناک بود. این سوییچ به‌طور ناگهانی و بدون نیاز به لمس مستقیم، به صورت تصادفی می‌چرخید. در این صورت، پیشرانه خودرو خاموش می‌شد و سیستم‌های مهمی مانند فرمان هیدرولیک، بوستر ترمز و همچنین سیستم ایربگ‌ها غیرفعال می‌شدند. این مشکل وحشتناک باعث بروز خطرات جدی شده بود.

متأسفانه، شرکت جنرال موتورز به‌موقع واکنش مناسبی به این مشکل نشان نداد و نه تنها تعمیرات لازم را به مشتریان ارائه نکرد، بلکه با جریمه‌های فزاینده و پرونده‌های قضایی سنگین نیز مواجه شد. این مشکل در نزدیک به پنج میلیون خودروی ساخته‌شده از این مدل در سراسر جهان وجود داشت. علاوه بر کبالت، خودروهای دیگری از برندهای شورولت مانند HHR، پونتیاک سولستیس و ساترن اسکای نیز با این مشکل مواجه بودند.

این مشکلات باعث شد سازندگان خودرو تحت فشار قرار بگیرند و فوری و جدی برای رفع این نقص طراحی و پاسخ‌گویی به مشتریان تلاش کنند. در نهایت، جنرال موتورز مجبور شد با اعمال تغییرات لازم و فراخواندن بیش‌ترین تعداد خودروها در تاریخ خود، این مشکل را برطرف کند.

کرایسلر PT کروز کانورتیبل

در نسخه کانورتیبل کرایسلر PT کروز، کمربندهای ایمنی جلو به گونه‌ای طراحی شده بودند که دسترسی به صندلی‌های عقب را بسیار مشکل و دشوار می‌کرد. این طراحی نادرست کمربندها باعث ایجاد اشکالاتی در استفاده و دسترسی به صندلی‌های عقب می‌شد. علاوه بر این، در صورتی که، کمربندها بالا بودند و افراد می خواستند از زیر آن‌ها عبور کنند، ممکن بود برخی از افراد با مشکلاتی مواجه شوند و دچار عدم راحتی یا صدمات جسمی شوند.

این مشکل در کرایسلر PT کروز، به ویژه در نسخه کانورتیبل آن، وجود داشت. این مشکل طراحی باعث انتقادهای بسیاری از سوی مشتریان و متخصصان صنعت خودروسازی شد. در پاسخ به این مشکلات، شرکت کرایسلر نهایتاً در نسخه‌های بعدی این خودرو اقدام به بهبود طراحی کمربندها و دسترسی به صندلی‌های عقب کرد تا مشکلات مربوط به آن رفع شود.

سیتروئن C3 پلوریل

سیتروئن در مدل C3 پلوریل، ایده‌ای را مطرح کرد که قصد داشت ترکیب چند خودرو را در یک خودرو به واقعیت تبدیل کند، یکی از این ترکیب‌ها می‌توانست خودروی کانورتیبل باشد. با برداشتن ریل‌هایی که از بالای شیشه جلو تا روی درِ صندوق عقب کشیده شده بود، می‌شد پلوریل را به خودروی روباز تبدیل کرد، اما متأسفانه مشکلی در طراحی این ریل‌ها وجود داشت که نمی شد آن‌ها را داخل خودرو جای‌گذاری کرد، بنابراین در صورت بارش باران و برف، آب می‌توانست وارد کابین خودرو شود.

سیتروئن XM

خودرو XM یکی از خودروهایی بود که از ویژگی نامطلوبی در سیستم ترمز پارک پایی استفاده می‌کرد. این سیستم، که در مرسدس بنز نیز استفاده می‌شد، در خودروهایی که دارای گیربکس دستی و کلاچ بودند، چهار پدال را زیر پای راننده قرار می‌داد، که می‌توانست برای راننده گیج‌کننده باشد.

لینکلن MKC

در خودروی MKC، دکمه‌ای برای فعال کردن حالت رانندگی اسپرت قرار داشت که به طور ناخواسته روی داشبورد، دقیقاً بالای دکمه استارت نصب شده بود. این موقعیت فیزیکی باعث می‌شد، راننده هنگام فعال کردن حالت اسپرت، احتمالاً به طور تصادفی خودرو را خاموش کند، که بدون شک، می‌توانست مشکلاتی جدی به وجود آورد. از این رو، فورد، فراخوانی برای تغییر مکان دکمه استارت صادر کرد تا از وقوع خطاهای ناشی از موقعیت نادرست دکمه‌ها جلوگیری شود.

مزدا RX-8

مزدا در مدل کوپه RX-8، درهای عقب را با طراحی خاصی ارائه کرد، که به‌صورت برعکس باز می‌شدند و به لولای درهای جلو چسبیده بودند. این طراحی باعث می‌شد برای باز کردن درهای عقب، درهای جلویی نیز باز شود، به همین دلیل، سرنشینان در قسمت عقب نمی‌توانستند به تنهایی درها را باز کنند و نیاز به کمک داشتند.

رنو آوانتیم

در مدل آوانتیم از رنو، درهای بزرگ و سنگینی به‌کار رفته بود که در صورت اتصال به لولای معمولی، باز کردن آن‌ها در پارکینگ‌ها باعث برخورد با خودروی مجاور می‌شد. به همین دلیل، رنو از لولای دوگانه استفاده کرده بود. این راه‌حل هوشمندانه بود، اما باعث می‌شد باز کردن درها بسیار سخت و دشوار باشد.

فولکس‌واگن گلف R32

در هر دو نسل گلف R32 از یک پیشرانه سنگین با حجم ۳.۲ لیتری VR6 استفاده می‌شد، که به‌طور کامل، جلوتر از محور جلو نصب شده بود. اگرچه نسل اول R32 در خط مستقیم عملکرد خوبی داشت، اما این موقعیت فیزیکی در جلوبندی خودرو باعث می‌شد کنترل آن در پیچ‌ها یا روی دست‌اندازها دشوار شود. در نسل دوم نیز برخی از مشکلات رفع شدند، اما هنوز در پیچ‌های پشت سر هم با مشکل روبه‌رو بود. به همین دلیل، فولکس‌واگن با جایگزینی گلف R به جای مدل R32، که از پیشرانه ۲ لیتری چهار سیلندر توربوشارژ سبک‌تر استفاده می‌کرد، این نقص طراحی را برطرف کرد.

رنو کلیو V6

کلیو V6 با استفاده از پیشرانه ۳ لیتری سدان لاگونا، که پشت صندلی‌های جلو نصب شده بود، ارائه می‌شد و تجربه رانندگی هیجان‌انگیزی را فراهم می‌کرد. با این حال، نصب یک پیشرانه بزرگ و سنگین بین چرخ‌های عقب با فاصله محوری کوتاه، پایداری خودرو را به شدت تحت تأثیر قرار می‌داد. به همین دلیل، کلیوهای V6 اولیه به سرعت منحرف می‌شدند. نسل دوم این خودرو نیز تغییرات قابل توجهی نداشت، به طوری که، رنو در مراسم رونمایی از آن، خبرنگاران را از رانندگی سریع در پیچ‌ها منع کرده بود.